همین
حوالی انتخابات و جشن هستهای و تشییع جنازه شهدای گمنام و اتحادهای ملی و
انسجامهای اسلامی که میشود، خیلی اشخاص و اشیاء و افعال از خط قرمز خارج
میشوند و به قولی مجاز میشوند. نمونهاش هم کم نیست. شما بیشتر از من
_که غالبا کنج اتاق خلوت گزیدهام_ دیدهاید.
ترانههای
«فرهاد» یکی از صداهایی است که مجاز میشوند. از ترانهی "وحدت" که برای
ایامالشیطان، مدام پخش میکنند گرفته تا ترانهی "کودکانه" که به مناسبت
عید مورد سوءاستفاده قرار میگیرد و دست آخر هم ترانه بسیار قوی "شهیدان
شهر" که همین امشب خودم بر روی تصاویر حضرات و صندوقها شنیدمش. و البته
فراموش نکنیم که شعر شاملو هم با ترانهی آخر به جرگهی مجازات(=مجازها)
میپیوندد. بله. شجریان، جمشید جم و ... . کم نیستند.
و
چه جلوههای تصویری و ممنوعی که البته داخل طرح امنیت اجتماعی هستند و
سیمای جمهوریاسلامی از پخش آنان دریغ نمیکند؛ دوشیزهی جوان و آراستهای
که با دستمال کاغذی گوشهی چشمش را پاک میکند و مراقب است تا نظم ریمل و
سایهاش به هم نخورد، جلوی دوربین جمهوریاسلامی حرف از پاسداشتن
آرمانهای شهدا میزند. یا بانویی که قسمتی از گردنش از زیر روسری سرخی که
فقط پشت سرش را پوشانده، میگوید: "من فردا حتما رای میدهم و همگی به
آمریکا ثابت خواهم کرد که ما دوستدار کشورمان هستیم".(دو مثال اخیر نه از برای ناپسند شمردن که فقط و فقط برای بیان سوءاستفادههای جمهوریاسلامی از اشخاص، افعال و اشیاء میکند.)
القصه
که حکومتی که هنوز تکلیف خودش را مشخص نکرده است و نمیداند که بالاخره
«فرهاد» خوب است یا بد، طرح امنیت اجتماعی باید اجرا شود یا نه، چهطور
میخواهد بر ملت و مهمتر از آن برای ملت حکومت کند؟!